همدل گرام

همدلی

همدل گرام

همدلی

بـﮧ آغــ ـــ ـوشـ تــُو محتاجـــمْــ ـ براۓ حس ِ آرامش

 

براۓ زندگـِـِے با تـِـِو پر از شوقـِـِمْــ ـ ، پر از פֿـِـِواهش

 

بـﮧ בستاۓ تو محتاجمْــ ـ براۓ لمس ِ פֿوشبـפֿتے

 

واسـﮧ تسڪینـﮧ قلبـِـِــ ـے ڪـِـِـﮧ براش عاבت شده سـפֿتـِـِـِـِے

 

بـﮧ چشمـِـِاۓ تــُو محتاجـــمْــ ـ واسـﮧ تعبیر این رویـــِـِـِـِـِـِـِـِـ ـــا

 

ڪـﮧ بازمْــ ـ میشـﮧ عاشق شد تو این بے رحمـِـِـِـِـِـِـِ ـِ ـِـِـِـِـِے ِ בنیا

 

بـﮧ لبـפֿندـ تـِـِو محتاجـــمْــ ـ ڪـﮧ تـِـِـِـِنـها בلـפֿوشیمْــ ـ باشـﮧ

 

بذار בنیاۓ بے روحمْــ ـ بـﮧ لبـפֿند تـِـِو زیبـِـِا شـﮧ

 

بـﮧتــُو محتاجـــمْــ و باید پناهـ هق هقمْــ ـ باشے

 

همیشـﮧ آرزومْــ ـ بوבه :

 

همیشـﮧ عاشقمْــ ـ باشے

بـعضـی آدم هـا را نـمیشـود همیشه در کنار خود داشـت !

فقـط مـیشـود یـک جـور خـاصـی دوستـشـان داشـت !

بـعضـی آدم هـا اصـلا بـرای ایـن نـیستـنـد ،

کـه بـرای تـو بـماننـد یـا تـو بـرای آن هـا !

اصـلا بـه آخـرش فکـر نـمـی کنـی .. .

آنهـا بـرای ایـننـد کـه دوستـشـان بـداری ،

آن هـم نـه دوسـت داشتـن مـعمـولـی...

یـک جـور خـاصـی دوسـت داشتـن کـه اصـلا عشق هم کم می آورد...!

ایـن آدم هـا حتـی وقتـی کـه دیگـر نـیستنـد هـم ،

در کنـج دلـت تـا ابـد یـه جـور خـاص دوسـت داشتـه خـواهنـد شـد..


هر کی خوشگل و خوش تیپه، هرزه نیست!

هر کی آرایش میکنه، فاحشه نیست!

هر کی باکره نیست، هرزه نیست!

هر کی بلوند میکنه، خراب نیست!

ً هر کی با حجابه، با حیا نیست!

ً هر کی چادر داره مریم مقدس نیست!

هر کی ریش داره، مومن نیست!

هر کی سیگار میکشه، معتاد نیست!

هر کی خوش زبانه، چاپلوس نیست!

هر کی سکوت میکنه، لال نیست!

هر کی میخنده، بی غم نیست!

هر کی زیاد کار میکنه، حمال نیست!

هر کی دوچرخه سواره، فقیر نیست!

هر کی بنز سوار میشه، بیرحم نیست!

هر کی درس نمیخونه، خنگ نیست!

هر کی هم صحبته، دوست نیست!

هر کی بچه به دنیا میاره، مادر نیست!

هر کی مینویسه، نویسنده نیست!

هر کی زنه، نامرد نیست!

هر کی بوم نقاشی داره، نقاش نیست!

هر کی دوربین میخره، عکاس نیست!

هر کی آدمه، انسان نیست!!!

بیایید قضاوت بیجا نکنیم ...

پرسید چون دوستم داری بهم نیاز داری ؟


یا چون بهم نیاز داری دوستم داری ؟


بهش گفتم :


چون دوستــتت دارم بی نیاز ترینم
بیا تا آسمان هنوز گریه میکند

روی سنگفرش خیابان برقصیم

حرف مردم به یک استکان

چای داغ نمی ارزد

وقتی از موهای خیس من شعر چکه میکند

روی لبهای تو...
انقده دوست دارم که

وقتی دستاتو میگیرم

فکر اینم که چجوری

جلو اشکامو بگیرم



حتی بد تر از روزایی

که نبودی تو کشیدم

فدای نگاه پاکت

که یه روز خوش ندیدم



عکست گوشه ی این اتاق

رویای بی تو خط خطی

خیال رفتن ندارن

این غصه های لعنتی



عطرت هوا مو می بره

به خاطرات کو دکی

ساعت رفتن دل پر

به اشکای یواشکی

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او کــه هرگز نتوان یافت همانندش را

منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غــــزل و عاطفــــه و روح هنرمندش را

از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبـی ِ دلبندش را

مثــــل آن خــواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را

مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غــــم فــــــرزندش را

عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
بـــه تــــو اصرار نکرده است فـــرآیندش را

قلب  من موقع اهدا به تـــو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را

حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقـــان بــه تو این بندش را

منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گــم کرد خداوندش را

رو نیمکت بی تو، تو قلب پاییزم
تا تو بیای خوبم، هستم نمی ریزم

رو نیمکتِ بی تو، برگارو میشمارم
هر وقت میخندم، هر وقت می بارم

تو نم نمِ بارون، یاد تو همرامه
این شهر غمگین باز، زیر قدمهامه

وقتی که تو نیستی، دنیا بیاد پیشم
یادت که می افتم، دلتنگتر می شم

روزام بدون تو، مثل همن همه
هیچکی مث تو نیست، شکل غَمن همه

دور و برم پُره، از این و اون ولی
جاتو نمیگیرن، خیلی کمن همه !

از تو چه پنهون این، دلشوره و غمدرد
دنیامو پُر کرده، هر وقت شد برگرد

هر وقت شد برگرد، تا خوبتر باشم
تا تو بیای هستم، از هم نمی پاشم !

روزام بدون تو، مثل همن همه
هیچکی مث تو نیست، شکل غمن همه

دور و برم پُره، از این و اون ولی
جاتو نمیگیرن، خیلی کمن همه

منو ببخش عزیز من اگه می گم باهام نمون

دستای خالیمو ببین آخر قصه رو بخون

ترانه ای رو که برات گفته بودم فروختمش

با پول اون نخ خریدم  زخم دلم رو بستمش

همسفر شعر و جنون عاشق ترین عالمم

تو عشقتو ازمن بگیر من واسه تو خیلی کمم

بین من و تو فاصله است  یک در سرد آهنی

من که کلیدی ندارم   تو واسه چی در می زنی

این در سرد لعنتی  شاید که نخواد وا بشه

قلبتو بردار و برو قطار داره سوت می کشه

من دانه شدم ، خاک مرا پنهان کرد

تو قطره شدی ، ابر تو را باران کرد

من تشنه شدم ، تونم نمک بارید

من سبز شدم، تا تو مرا بوسیدی

من پر شدم از جوانه ، جانم دادی

من غنچه شدم ، تمام صحرا شادی

تو چشمه شدی ، به سوی صحرا رفتی

با همسفران خود ، به دریا رفتی

من گلی شدم ، باد مرا خواهد برد

یابره ی کوچکی مرا خواهد خورد